ای نفس پرواز کن
ای نفس پرواز کن در آسمانِ ســردِ آه
ای دلم فریاد کن در صحنه های دادگاه
***
مار و کژدم نیش باران کرد دیوارِ دلـــم
بی گناهی بر جبینم نقش بسته همچو ماه
***
درد جوشیده تو قلبم حاصلش پیری نشست
ساحلِ غم ها نشستم تک و تنها ای خـــدا
***
یاد واره گشت با سوز و گدازش این زمان
در کنارِ سنگِ قبرم می شمارم لحظه هــا
***
همدمم یک قلم و یک برگ چسبیده به نقـش
ترسِ آن دارم که شعرم می کشد دل در تباه
***
این همه آزردگیها در دلم رسوا شـــــده
قلبِ پاک و با قناعت در مصائب بی گناه
***
وای بر تو ای نصیبم گرز صبرم در یمین
با همین شعر و کنایه بردمت در پرتگاه
***
عهد بستم با خدایم با رسولش با امام
تا نهایت عشق بارم زنده یادم بی پناه
***
جاسم ثعلبی (حسّانی) 08/11/1391
+ نوشته شده در یکشنبه هشتم بهمن ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۵۸ ب.ظ توسط جاسم ثعلبی حسانی
|
الشاعر جاسم ثعلبی ملقب ب (الحسّانی) والدی محمد جابر الحسان سلیماوی ساری الاصل و النسب ولدت فی قریة العمه من توابع مدینة الخفاجیه قاطع شط النیسان موالید اول ربیع 1981 نشات فی القریه و قروی و احب الریف و اطواره المدهشه و تعلمت ما تعلمت تبعد قریتی عن هور الحویزه بضع کیلو مترات ثم بسبب نشوب حرب هاجرت مع العایله الی رامز ثم الی مدینة الاهواز قرات فی القریه الی خامس ابتدایی و فی الخفاجیه الی دیپلم بفرع الثقافه و الادب اخذت رتبة بکلاریوس فی مدینة الاهواز ثم عملت مدرس و و بعد ذلک تقاعدت و فی الحال الحاضر امارس الشعر و الادب و کل ما اراه ارسمه فی لمحه ادبیه و الحمد لله رب العالمین علی ما اعطانی من موهبه و توفیق و اشکر ممن ساعدنی علی نشر و طبع کتبی و اشکر القاری و القاریه علی بذل وقتهم لتحمل شرار نبذات اشعاری و الشکر لکم واصل. داعیکم جاسم ثعلبی (الحسّانی)